نسترن زینل‌لی

بوی روزنامه‌ی نو و جوهری که روی اون نقش بسته، خاطره‌ی کودکی منه! خاطره‌ی بچگی‌هایی که کنار بابا و توی روزنامه‌ای که کار می‌کرد گذشت و من رو عاشق کلمات و نوشتن کرد... حالا دو دهه از اون روزا گذشته؛ من روزنامه‌نگار شدم و لای کلمه‌ها وول خوردم، با واژه‌ها زندگی کردم و بین اون‌ها نفس کشیدم... و امروز که بیست‌وهشت‌ساله‌ام، هفت ساله که در حوزه‌ی محتوا قلم می‌زنم و هر روز جوششِ پایان‌ناپذیر قلبم رو به کلمه و کلمه رو به روایت تبدیل می‌کنم... "اتاقک" برای من همون حیاطِ خلوت امن و دوست‌داشتنیه که می‌تونم کنارتون روایت خلق کنم، دستتون رو بگیرم و با هم به دورترین و زیباترین گوشه‌های این جهان لایتناهی سفر کنیم.
دکمه بازگشت به بالا