باز هم سلام به گردشگران همیشه در صحنه! ?
در این سفرنامه براتون در مورد گشت و گذار در یکی از شهرهای خنک و تاریخی مینویسم و جاذبه های دیدنی اردبیل را براتون شرح میدیم. .
با گرم شدن هوا سفر به شمال غرب کشور افزایش پیدا میکنه و یکی از شهرهای محبوبی که در تابستان هوای مطلوبی داره اردبیله.
شروع سفر | آغاز سفرنامه اردبیل
بلیط اتوبوس رو آنلاین خریدم و ساعت ۷:۳۰ صبح روز یکشنبه از ترمینال شهید کلانتری کرج سفرم رو آغاز کردم.
به کمک گوگل مپ فهمیدم که تقریبا ۸ ساعت طول میکشه تا به اردبیل برسم. البته دقیق نیست و ممکنه که ۱ تا ۲ ساعت، با توجه به ترافیک و توقف اتوبوس، بیشتر طول بکشه.
اردبیل و کاسه کبابی
ساعت ۴ عصر رسیدم اردبیل و هنوز ناهار نخورده بودم، پس قبل از هر کاری به کبابیای رفتم که تعریفهای زیادی ازش شنیده بودم، «کاسه کبابی قربون».
غذا داخل کاسه در اختیار مشتری قرار میگرفت و به همین دلیل بهش میگفتند کاسه کبابی.
به اندازهای گوشت این کباب تازه بود که داخل دهن آب میشد و همراه با نون تازهای که همون موقع میپختند سرو میشد.
بعد از غذا هم با چای، که اون هم داخل کاسه ریخته شده بود، از مشتریها پذیرایی میکردند.
به نظرم چنجه کردستان بین غذاهایی که در سفر تجربه کردم، رتبه اول رو داره و کاسه کبابی قربون به خاطر کم بودن چربی و بینظیر بودن طعمش رتبه دوم.
شمال غرب کشور به دلیل داشتن مرتعها و موقعیت طبیعی عالی، محصولات گوشتی باکیفیتی داره و کباب در استان اردبیل جزو غذاهای محبوب بین مردم و گردشگرهاست.
اردبیل و اتاقک
جایی رو برای اقامتم رزرو نکرده بودم و گشتن با کوله برام سخت بود. سریع سایت اتاقک رو باز کردم و یک اقامتگاه توی اردبیل رزرو کردم.
وقتی رسیدم خانم پوردهقان، میزبان مهربان اقامتگاه، جلوی در منتظر بود و با دیدن من رفت داخل و
با صدای بلند گفت: « بویوروز آیچری، چوخ خوش گلیب سوز» (بفرما داخل، خیلی خوش اومدی)
رفتم داخل و خانم پوردهقان با یک استکان چایی ازم استقبال کرد، بهسختی فارسی حرف میزد و من هم چند کلمه ترکی بیشتر بلد نبودم اما زبان بدن به دادم رسید و باهم کم و بیش ارتباط برقرار کردیم.
کلید رو بهم تحویل داد و موقع رفتن هم شماره یک موبایل بهم داد و گفت:«شوهر فارسی!»
اردبیلگردی
شورابیل
قبل از غروب با تاکسی آنلاین به سمت دریاچه شورابیل رفتم.
علت نامگذاری این دریاچه، که در جنوب شهر اردبیله و دسترسی بهش خیلی راحته، شور بودن آبه.
هوای خیلی تمیزی داشت و اطرافش یک سری امکانات برای تفریح فراهم کرده بودند؛ مثلا دوچرخه اجاره می دادند و خیلیها مشغول رکاب زدن دور دریاچه بودند.
یک شهربازی داشت و چند تا رستوران و بستنیفروشی اطرافش بود و با اجاره کردن قایقهای پدالی میشد توی دریاچه قایقسواری کرد.
مسجد جامع اردبیل
صبح روز بعد به یکی از قدیمیترین مسجدهای ایران، که قدمتش به زمان سلجوقیان برمی گرده، رفتم. این مسجد به سبک معماری ایرانی – اسلامی ساخته شده و آخرین بار در دوران ایلخانی هم مرمت شده. مسجد جامع اردبیل در محله پیرشمسالدین و در مجاورت آتشکده دوره اشکانی قرار گرفته.
متاسفانه بخشهای زیادی از این مسجد تخریب شده، با این حال هنوز دیوارههای داخلی گنبدخانه با گچبری و نقش ترنج و گل و بوته زیبایی خاصی داره که از دوران ایلخانی به جا مونده.
بازار تاریخی
دو دقیقه طول کشید که پیاده از مسجد به بازار رسیدم، نسبتا شلوغ بود و مردم مشغول خرید کردن بودند.
مجموعه بازار تاریخی اردبیل متعلق در دوره صفویه و زندیه ساخته شده و در ترکیب معماری این بازار انواع سرا، تیمچه، بازارچه، راسته بازار، کاروانسرا، مسجد و حمام دیده میشه.
آرامگاه شیخ صفیالدین اردبیلی
بعد از اینکه ناهار رو خوردم به سمت آخرین جایی که قرار بود ازش بازدید کنم حرکت کردم.
مهمترین اثر تاریخی اردبیل آرامگاه شیخ صفیالدین اردبیلیه که پیاده تا بازار یک ربع فاصله داشت.
به جرئت میتونم بگم یکی از جذابترین بناهای تاریخی بود که تا حالا دیدم؛ از لحاظ معماری، کاشیکاری و داشتن کتیبههایی به خط «رقاع» و «کوفی» شاهکار بود.
بخشهای مختلی داشت، شامل بیرون بقعه (عالی قاپو)، سردر، حیاط بزرگ، رواق، مقبره شیخ صفیالدین، حرمخانه، مقبره شاه اسماعیل، چینیخانه، مسجد جنتسرا، خانقاه، چراغخانه، چله خانه و شهیدگاه.
سفر اردبیل خیلی کوتاه بود اما همین یک اثر تاریخی ارزشش رو داره که تا باز هم به این شهر سفر کنم. البته شکمگردی و طبیعتش هم جای خودش رو داره ولی من فرصت نکردم طبیعتش رو از نزدیک ببینم.
امیدوارم شما زمان بیشتری رو به گشتوگذار در اردبیل اختصاص بدید و خاطرات زیادی بسازید.
تهیه شده توسط تیم تولید محتوای اتاقک
چطوری رفتی که یه ربع طول کشید که از بازار تا عالی قاپو برسی. از سمت چهارراه ۵ دقیقه راهه از سمت سی متری ۲ دقیقه راهه
کاش یه روز من هم برم اردبیل. خیلی دوست دارم